دبیرستان من
زنگ زبان سال نود و یک - نود و دو در وصف کلاس؛ خانم ر: یه مشت خلند البته به بعضی ها جسارت نشه ولی تعداد خل ها بیشتره! به ریحانه م؛ خانم ر: خیلی جالبه! دیدم چرا سه تا پا داری یه پاچه و دوتا پا من: پاچه؟! خانم ر: آستین سوئیشرتش شبیه پاچه شده!(آذر) در ادامه بحث drawing؛ خانم ر: من یه نوه دارم یه سال و نیمشه. میگه: بتش (بکش)! چشم یه ابو (ابرو). به من میگه: مامان جو یه تامیون (کامیون) بتش! نه یه تامیون بزرگ بتش!. بهش میگم: پارسا رو هم باید بذاریم تو کامیون! یه روز که بچه های کلاس کلمه above رو درست نشنیدند؛ من: above؟ خانم ر: above نه! استرسش رو bـه! من: نه بحث اینه که v؟ خانم ر: آره دیگه! من: آخه همه f شنیدند بچه ها:آره! خانم ر: خب کلمه رو نگاه کن! v داره! من: خب مثلا" enough که f نداره! خانم ر: میدونی مثل چی گفتی؟ مثل کلاغ پر! پارسا که پر نداره! اینم گفت: enough که f نداره! (بهمن) زهره ت left رو گفت: لیفت؛ خانم ر: left! زهره ت: مگه من چی گفتم؟! خانم ر: گفتی لیفت. چه پررو هم هست!(بهمن) یکی آوازش گرفته بود؛ خانم ر: اونی که آواز می خونه shut up! (بهمن) خخخخخخ! چه زنگ های باحالی داشتیم!
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |