دبیرستان من
زنگ فیزیک سال نود و یک - نود و دو خانم ر:حانیه الف پفه یعنی حجمش زیاده ولی زورش فکر نکنم! ولی حانیه الف سر ورزش از همتون ژیگول تره! ریحانه م هم سر ورزش مثل پسر بچه هاست!(آبان) ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــانســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــور(آبان) ریحانه م:حانیه! (ر) سوال چهار کدوم میشه؟! حانیه ر: علف! (یعنی الف) (دی) در وصف من خانم ر: آره تو نسبت به اول سال خیلی بهتر شدی، تو اصلا" رشد کردی. هر چی تو رشد کردی م افت کرد.(بهمن) ســـــــــــــــــــــــــــــــــانســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــور(فروردین) در وصف خانم م (تربیتی و البته خیلی کاره)؛ البته قصه از اون جا شروع شد که من حالم بد بود و چیزی نمیتونستم بخورم. بعد دیگه به دست خانم م تونستم نون و پنیر و چایی بخورم و حالم خوب شد خانم ر: خانم م انصافا" خوشرو اند فاطمه پ: دست خانم م برکت داره خانم ر: خانم م منش بزرگوارانه ای دارند فاطمه پ: آره آدم فهمیده ایه! خانم ر: آدم ها هر چی پر بار تر میشن افتاده تر میشن!(اردیبهشت) یادگاری حانیه الف: بابا آب داد دیگه شعار ما نیست بابا جون داد. بابا جنگید بابا جون داد 2 بابا خون داد 2(اردیبهشت) من: یعنی مینویسیم هشتاد درصد پی غیرمفید، اونوقت این میشه پیوی مفید(ترکیب پی و کیو) اولین زنگ فیزیک سال نود و یک اول مهر: امروز من و چندی از دوستان سر کلاس خانم ر نبودیم چون برای دادن آزمون تعیین سطح زبان به ناهار خوری رفته بودیم. خانم خ مراقبمون بودند. بعد آزمون حدود پنج دقیقه به زنگ مونده بود و وقتی ما به سر کلاس رفتیم، خانم ر گفتند: دیگه چرا اومدید؟ ما هم با کمال پررویی گفتیم: اومدیم تکلیف رو بگیریم!
Power By:
LoxBlog.Com |